پخش ویدئو

راستش هر دوی این تکنیک‌ها برای عده‌ای از مخاطبان جذاب است. قبلا با یک مثال ویدیویی تعلیق را تعریفی ساده کردیم. (اینجا). خلاصه‌اش این بود که حالتی ایجاد شود که مخاطب دائم از خودش بپرسد: بعدش چی می‌شه؟

اما «غافل‌گیری» همانطور که از اسمش پیداست، وضعیتی است که مخاطب انتظارش را ندارد و داستان‌نویس آن را ناگهان از کلاه خودش بیرون می‌آورد. افتادن یک اتفاق ناگهانی و غیرقابل پیش‌بینی در داستان، مخاطب را یک تکان اساسی می‌دهد و خواب را از سرش می‌پراند. ولی احتمالا تاثیرش مثل تعلیق طولانی نباشد.

در ویدیوی بالا تفاوت تاثیر تعلیق و غافلگیری را می‌توانید ببینید:
کسی که منتظر است بادکنک بترکد در هول و ولاست. اما آن کسی که با خیال راحت روی مبل لم داده، هیچ هول و ولایی ندارد ولی یک غافلگیری مهیب در حد سکته در انتظارش است.

شما اگر بخواهید داستان بنویسید از تعلیق بیشتر استفاده می‌کنید یا غافلگیری؟